بررسی برخی عوامل مؤثر بر طول مدت شیردهی در استان مازندران با استفاده از آنالیز بقاء

سابقه و هدف: مطالعات اخیر نشان داده است که تغذیه با شیر مادر چه از نظر اجتماعی- اقتصادی و چه از لحاظ روانی و عاطفی تاثیر بسزائی در رشد روانی و عاطفی و نیز سلامت جسمی کودک دارد. هدف اصلی این مطالعه، تعیین عوامل مؤثر بر طول مدت شیردهی در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی استان مازندران با استفاده از آنالیز بقاء می‌باشد. مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی می‌باشد. برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه‌ای تنظیم و اطلاعات مورد نیاز با مصاحبه از 480 مادر که دارای حداقل یک کودک 2 تا 3 ساله بودند جمع آوری گردید. برای شناسایی عوامل مؤثر بر طول مدت شیردهی از مدل رگرسیونی مخاطره متناسب کاکس استفاده گردید. یافته‌ها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان می‌دهد که میانه شیردهی 22 ماه و میانگین آن 21 ماه با انحراف معیار 6/4 می‌باشد. همچنین در 9/1 درصد از کودکان طول مدت شیردهی کمتر از6 ماه بوده است، در6/5 درصد بین 6 تا 12 ماه، در 9/17 درصد بین 12 تا 18 ماه، در 1/65 درصد بین 18 تا 24 ماه و در 5/9 درصد بیش از 24 ماه بوده است. برای شناسایی متغیرهای مؤثر بر طول مدت شیردهی تمام متغیرهایی که در آنالیز تک متغیره کاکس معنی‌دار شده بودند را در یک مدل چند متغیره کاکس وارد کرده و با روش گام به گام مبادرت به یافتن مؤثرترین فاکتورها نمودیم. متغیرهای محل سکونت، چند قلویی، اشتغال مادر، نوع حاملگی، دادن شیر غیر مادر، دادن چای و سایر دم کرده‌ها، تعداد دفعات شیردهی، حمایت و تشویق همسر مؤثرترین عوامل بر طول مدت شیردهی بودند. نتیجه‌گیری: با استفاده از مدل نهایی به دست آمده احتمال تداوم شیردهی در 6 ،12، 18، 22 و 24 ماهگی به ترتیب 2/99 ،0/95 ،5/79 ،0/50 و 2/8 درصد به دست آمد.